Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-30@06:04:22 GMT

دریا دریا اشک در فراق تو

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۲۲۹۳۸

دریا دریا اشک در فراق تو

خبرگزاری فارس از قم؛ سعیده کرامتی: خداوند در قرآن کریم می فرماید که هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.

این روزها شاهد آن هستیم که مردم شهر قم بار دیگر به میزبانی سربازان گمنام حضرت زهرا(س) آمده‌اند؛ شهدایی که با مادر خود حضرت زهرا(س) بیعت کردند و سربند نام مادر بر پیشانی شان نقش بست حالا در ایام سوگواری مادرشان به احترام مادرشهیده خود بازگشته و شهرمان را متبرک به وجود خودشان کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است، شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق زیباترین شکل است؛ همزمان با شهادت بانوی دوعالم حضرت مادر، شهر قم میزبان شهدای گمنام اما نام آور بوده است.

در مراسم تشیع یکی از شهدای گمنام در بوستان شهریار بودم؛ بوی گلاب، دود اسپند و چشمان اشکبار و منتظر پدران و مادران شهدایی که به دنبال نشانی از جگرگوشه شان بودند فضای عجیبی از دنیای عشق و آزادگی بوجود آورده بود.

در این میان صدایی توجه همگان را جلب کرد؛ صدا متعلق به پدری منتظر بود که با اشک و لبخند می‌گفت بوی پیراهن یوسف می‌آید، بوی عطر یاس و نرگس می‌آید...

خودم را به او رساندم او پدر شهید مجتبی هاشمی بود.

با بغضی از جنس دلتنگی می‌گفت: مجتبی پسرم خوش آمدی، خوش آمدی قلب بابا، عزیزدل بابا، ۳۴ سال است که هر بار بوی تو را از میان تابوت رفیق‌هایت استشمام می‌کنم.

نمی‌دانم تو مجتبی من هستی یا نه اما هروقت مجتبی را دیدی سلام مرا به او برسان، به مجتبی بگو مادرت زیر بار دلتنگی‌ات کمرخم کرده و پدرت همچون یعقوب که در فراق یوسف پیر و شکسته شده ولی هنوز امیدوار است که بیایی.

مجتبی هر روز برایت نان بربری کنجدی تازه می‌گیرم، مادرت همچنان عصرها در ایوان خانه کنار گلدان شمعدانی برایت چای دارچین با نبات می‌ریزد و چشم انتظار دیدن روی ماهت هستیم.

مجتبی قهرمانم اعظم بانو را که از یاد نبرده‌ای؟ یادت هست چقدر برای جشن تولدت ذوق داشت؟ مادرت هر سال جشن تولدت را در گلزار شهدا کنار رفیقانت می‌گیرد.

مجتبی بابا جان تولدت نزدیک است جان بابا برگرد؛ راستی پسرم مادرت بعد تو عروسی نرفته اسفند خواهرت زینب عروس می‌شود، بیا و قرار تمام بی قراری‌های مادرت باش.

مادرت دلتنگ که می‌شود به مقبره شهدای گمنام می‌رود تا در گمنامی آن‌ها تو را بجوید تا شاید غم نبودنت را محو کند.

مجتبی، عزیزتر از جانم، از روزی که تو رفتی من با خدا عهد کردم که برای تمام شهدای گمنام پدری کنم شاید یکی از آنها مجتبی نور چشم من باشد.

جوششی که از قلب شهدا در رگ‌های جامعه ما جریان یافته است، فقط محدود به پدرها و مادرها نمی‌شود و هستند مردمانی در این کشور که هنوز منتظر برگشت خویشاوندان، دوستان و همسایگان خود هستند، برگشتی که سرآغاز یک حرکت است، حرکتی برای نسل جوان به سوی افق‌های روشن.

هنگامی که ایثار و رشادت‌های آنان برایمان گوش‌زد می‌شود جانی دوباره می‌گیریم تا در ره آنان گام‌های بلندتری برداشته و تحقق آرمان‌های امام را محقق سازیم.

پایان پیام/ ۷۸۰۴۶

منبع: فارس

کلیدواژه: تشییع شهید شهید گمنام در قم شهید گمنام در بوستان لاله پدر شهید گمنام شهدای گمنام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۲۲۹۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «آن روی دیگران» نوشته کئوتر ادیمی به تازگی با ترجمه آذر نورانی توسط نشر نیستان منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب روایتی از الجزایر معاصر است که بحران‌های اجتماعی و فرهنگی بسیاری را از سر گذرانده است.

کوثر عظیمی (کئوتر ادیمی) نویسنده معاصر الجزایری‌الاصل، در اولین داستانش از زندگی خانواده‌ای صحبت می‌کند که انگار فقط در سختی‌ها و تلخی‌های روزمرگی‌هایشان با هم شریک‌اند. در داستان پیش رو، هر شخصیت فرصت دارد بخشی از دغدغه‌هایش را برای خواننده بازگو و او را با خلوت خود همراه کند. تلاقی رخدادها و چندصدایی روایت‌ها از جذابیت‌های اصلی این رمان است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«… بابا ما را ول نکرده است. قرار است برگردد. برمی‌گردد. مامان می‌داند. برای همین جلوی پنجره منتظر می‌نشیند و دستش را در موهایم می‌کند. او برمی‌گردد و من دیگر موهای سفید نخواهم داشت. موهای سفید نبود باباست. آن‌ها روزهای بدون بابا هستند. همین‌که برگردد، موهای سفید هم می‌روند.»

این‌کتاب با ۷۲ صفحه و قیمت ۸۵ هزار تومان عرضه شده است.

کد خبر 6090717 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • شناسایی هویت ۷ شهید گمنام مدفون در فارس
  • مسدود شدن میدان امام علی به سمت چهار راه بابا قاسم
  • مسیر میدان امام علی به سمت چهار راه بابا قاسم مسدود است
  • حاجی می‌گفت: می‌توانیم چند بار اسراییل را شخم بزنیم
  • ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها
  • حواله علی پی
  • برگزاری نشست بصیرتی و جهاد تبیین در تپه شهدای گمنام خوی + تصاویر
  • تشییع و تدفین چهار شهید گمنام در ایام شهادت امام صادق(ع) در استان کرمان
  • کرمان در ایام شهادت امام صادق(ع) میزبان شهدای گمنام است
  • شهدای گمنام مظلوم هستند/ ساخت فیلم کالدو